به وب سایت پاکزادیان خوش آمدید                              welcome  to pakzadian.com                                   نقل مطلب با ذکر منابع آزاد است                             جواب ایمیل را در منوی دیدگاه بخوانید         

امروز دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 , Monday 6 May 2024

             

      یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور 

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور         

      چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت 

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور         

 

  

      

           هیچ زخمی در آدمی نیست که با گذشت زمان التیام پیدا نکند         

 

 

  

             شکست خوردن مهم نیست  مهم دوباره شروع کردن است

 

 

  

   

                      جهان بشریت به تلاش بها میدهد  نه به بهانه 

 

 

 

  

         در ذهن نیافرینمت می میرم

  از شاخه اگر نچینمت می میرم       

        ای عادت چشم های بی حوصله ام  

یک روز اگر نبینمت می میرم        

 

 

           آفت خلاقیت عذر تراشی ست ،

                                  برای موفق شدن هزار راه نرفته وجود دارد .

 

 

  

       برای حل مشکلات و گرفتاریها یک راه اساسی بیشتر نداریم :

                              دانائی مان را بیشتر کنیم تا به توانائی برسیم 

 

 

 

       دست از طلب ندارم تا کام من بر آید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید        

 

 

    

 

 

ایده و فکر ، برنامه ریزی و سازماندهی ، تلاش و کوشش ، استقامت و پایداری 4 عامل موفقیت اند .

 

 

 

 

                                   بحران یعنی فرصتی تازه 

 

 

 

 

          در برخورد با محیط تازه به خود فرصت دهیم ،

                                                   زمان به ما کمک خواهد کرد . 

 

 

 

         رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

چنان نمانده است و چنین هم نخواهد ماند    

 

 

 

                    در مشورت همه را به همکاری دعوت می کنیم .

 

 

 

     سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت  

      تنم  از  واسطه  دوری  دلبر  بگداخت

جانم  از  آتش مهر رخ جانانه بسوخت  

 

   

 

                          دور اندیشی آری ،   دیر اندیشی نه ! 

 

      

 

 

« مردان جوان برای اختراع مناسب ترند تا برای داوری ،

 برای اجرا مناسب ترند تا برای مشورت ،

برای پروژه های نو مناسب ترند تا امور روزمره »

                                                                     فرانسیس بیکن     

   

 

 

      بیقرار توام و  در دل تنگم گله هاست

آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست         

      مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست        

      بی تو هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است

  مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست        

   

        

 

 

                         زندگی سخت است ، و من از آن سخت تر  

    

 

 

 

               لیاقت الماس شدن را داریم از فشارهای سخت نهراسیم

 

 

 

 

 

                    سه کلمه را بهتر است بیاد داشته باشیم :

                                    خندیدن ، بخشیدن ، فراموش کردن .

  

                

 

 

 

          لایق تندیس شدن هستیم ، طاقت تیشه پیکرتراش را هم داریم      

 

 

 

 

 

                   غصه خوردن بر نداشته ها هدر دادن داشته هاست    

     




بازديد امروز : ۱ مرتبه
بازديد کل : ۷,۴۲۲,۲۶۸ مرتبه

ارسال شده در ۲۰ / ۱۱ / ۱۳۹۱ در ساعت ۲۳ و ۲۴ دقيقه

 

 این جملات را بهتر است به کودک تان نگویید :

کودکتان را سرزنش نکنید : «تو همیشه کثیفی» «تو کلا آدم شلخته ای هستی» «تو آدم بی نظمی هستی» «تو هیچوقت حرفمو کوش نمی کنی» با این جملات آنها را تخریب می کنیم و باعث احساس حقارت آنها می شویم.
مناسب سن خودت رفتار کن!
گاه والدین به رفتار کودک که متناسب با سن و سال خود رفتار می کند انتقاد می‌کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگ‌ترها داشته است و انتظار دارند کودک مثل خود آنها رفتار کند. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله‌ای که نمی‌داند چه می‌خواهد و گریه می‌کند، یا کودک ۴ساله‌ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می‌کند، هر دو متناسب سنشان عمل می‌کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید «مناسب سن خودت عمل کن» بگویید: «به نظر می‌رسد خیلی عصبانی هستی»، «می‌دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده‌ای» این جملات به کودک آرامش می‌دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟
پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه‌آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می‌آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه‌ها استفاده می‌کند و با بیان این واژه‌ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می‌کند و مانع از پدید آمدن رابطه‌ای مثبت بین پدر و مادر با کودک می‌شود. « آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ مگر تو کری؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ …» این پدر و مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه‌آمیز و کنایه‌دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می‌کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین‌آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه‌های خیالی انتقام، پر می‌سازد و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می‌شود.

به تو قول می‌دهم که
به کودکان باید نه قول داد و نه قول از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «وعده داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده‌ها باعث می‌شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می‌شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می‌آورد و فکر می‌کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیدا خواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد. از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده‌ای ناخواسته می‌دهد، وعده‌ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می‌کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب‌آمیز باشیم.

چـرا مـثـل … نـیستی؟
با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی‌کـنـنـد در مرتبه پایین‌تری قرار گرفته‌اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین‌تر از دیگری احساس کند، روحیه خود را می‌بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

چی بهت گفتم؟
چرا سوالی را می‌پرسید که خودتان جواب را می‌دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می‌پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می‌زند و می‌گذرد. اگر از رفتار او رنجیده‌اید بگویید: «من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن».

ندو وگر نه می‌افتی!
علی‌رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می‌شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می‌کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: «قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش‌هایت مطمئن باش». در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده‌اید نه ناتوانی کودک.

شوخی کردم
دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می‌کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می‌شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.


مینا خانوم
سلاااااام خیلی خوب بود !
من 111 شدم مرسی واقعا :)
ارسال شده در ۵ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۲ و ۳۶ دقیقه
مرتضی کلبادی
جواب ام را ندیدم
ارسال شده در ۴ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۷ و ۱۸ دقیقه
سعید
متشکرم از سایت خوبتون من 101 شدم
ارسال شده در ۲۰ دي ۱۳۹۲ ساعت ۲۰ و ۵۱ دقیقه
مینا روحی
سلام آقای دکتر. من امروز با سایت شما آشنا شدم. خوشحالم از این بابت چون به دنبال راهی می گشتم برای یافتن جواب به سوالاتم. البته خواستم بدونم که شما به سوالات جواب می دید؟
پاسخ : مینای عزیز جواب بعضی سئولات را در منوی دیدگاه صفحه «جواب به ایمیل های شما» می دهم.
ارسال شده در ۸ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۷ و ۵۴ دقیقه


صفحه ي اصلي || ايميل